اینی ک...

 

اینی که من دارم می کشم ، درد بی تو بودن نیست…
تاوان با تو بودنه !

..................................

طلایی بابت کارایی ک کردی هیچ وقت نمیبخشمت

تقاص باید بدی...

هنوزم جات تو قلبمه ولی نفرینمم پشتته همچنان

هرگاه...

 

هرگاه از شدت تنهایی به سرم هوس اعتمادی دوباره میزند خنجر خیانتی را که در پشتم فرو رفته درمیاورم ؛میبوسمش ؛صیقلی عاشقانه ؛اندکی نمک به رویش؛نوازشش کرده دوباره بر سرجایش میگذارم.از قول من به آن لعنتی بگویید خیالش تخت من دیوانه هنوز به خنجرش هم وفادارم!

باز پاییز...

سرم درد میکنه

خواب بودم منیلا زنگ زد دوسه باری ب گوشیم.زورم اومد ج بدم بگم الو.مطمینا میخواست بگه بریم بیرون ک عین ابله ها جواب ندادم الانم ک خونم

متنفرم از پاییز...

ساعت ۶ و نیمه عصره ک هوا تاریکه

لعنت ب هرچی پاییزو زمستونه دنیاس...